جاده ویروس دارد/ علائم راهنمایی و زندگی
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۳۳۶۷۱۰
آدم فضایی راهی جاده میشود، نمیداند جاده ویروس دارد و سفر یعنی خطر و انتقال ویروس از این شهر به شهر دیگر، نمیداند ویروس گرفتگی و هجوم ویروسها او را تهدید میکند و باید در خانه بماند و بگوید این روزها دوری و دوستی بهتر است.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز- معصومه درخشان، فرض کنید من یک آدم فضایی هستم از کره ماه آمدهام تا در کشوری به نام ایران سیر و سیاحت کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تعریف ایران را زیاد شنیدهام، از سرسبزی جنگلهای زیبایش، مهماننوازی مردمان خونگرم، از تاریخ، تمدن و فرهنگ چندین هزار سالهاش و بسیاری موارد دیگر که شاید نمیتوان همه آنها را یک جا در هیچ کشوری پیدا کرد.
برای اینکه با همه این جذابیتها،زیبائیها و هشت بهشتی که ایرانیها از آن سخن میگویند دیدار کرده و سیر و سیاحت کنم بار سفر بسته و راهی جاده میشوم.
راهی جادههایی که هر کدام فراز و فرودهایی دارند، جادههایی که دو طرف آن با صخرههای سخت در هم تنیده یا جادههایی که در دو سوی آن درختان زیبا سر به آسمان کشیدهاند و برای خودروهای عبوری دست تکان میدهند.
من نیز سرخوش و خرامان دل به جاده زده و راهی میشوم
شنیده بودم برخی میگفتند جادههای روستایی خاکی بوده، پر از سنگلاخ، دستانداز و چاله و چوله است و حالا من دارم در این جادههای پر از چاله و چوله به سفر میروم ولی اینجا که روستا نیست، اینجا که آبادی نیست، اینجا مثلا قلب یک کلانشهر است، اینجا که شهردارانش ادعا میکنند برای آسایش و راحتی مردم تلاش میکنند ولی هرچه باشد این جادهها به جادههای شهری و کلانشهرها شباهتی ندارد از بس که پر از دستانداز است و هی بالا و پایین میشوم.
جاده ویروس دارد
حالا که دل به جاده زده و به سفر رفتهام هیچ خبری از تابلوهای راهنمایی و رانندگی در جاده نیست، مگر میشود جاده بدون تابلوهای راهنمایی و رانندگی و علائم هشداردهنده باشد. پس این همه آدمی که همراه من در جادهها هستند چگونه رانندگی میکنند؟ شاید اینها شهر و کشور خودشان است به جادهها عادت کردهاند، اما مگر چنین چیزی میشود جاده بدون علائم راهنمایی و رانندگی باشد. انگار این جاده غیرطبیعی است.
چند کیلومتر از مسیر جاده را رفتهام از دور یک تابلو میبینم چشمهایم را بازتر میکنم تا نوشته روی آن را بخوانم، یک تابلوی مثلثی شکل قرمز که روی آن نوشته است" جاده ویروس دارد". این دیگر چه تابلویی است؟ مگر میشود جاده بیانتها ویروسی باشد.
ویروس را با خود نبرید
همینطور که در افکارم غرق بودم مامور راهنمایی و رانندگی در دست خود تابلو مثلث شکل قرمزی دیگری را به خودروهای عبوری نشان میدهد که روی آن نوشته است" ویروس را با خود نبرید".
به خودم شک میکنم آیا من که از فضا آمدهام با خود ویروس آوردهام، من که چنین چیزی ندارم. اصلا ویروس دیگر چیست؟ با خود میگویم، نکند ویروس یک جسم است که رانندگان آن را در سقف خودروی خود گذاشته و با خود به سفر میبرند مثل همان سبزه سفره عید که موقع سیزده بدر رفتن روی ماشین گذاشته و به جاده میزنند.
خطر هجوم ویروس
از کنار صخرهای که خودش را به جاده چسبانده میگذرم و انتظار دارم تابلو هشداری" ریزش سنگ از کوه" حداقل در این قسمت نصب شده باشد ولی در کمال ناباوری باز هم میبینم نوشته تابلو حکایت از نوشته دیگری است.
سومین تابلو نیز مثلثی شکل قرمز رنگ است و این یعنی خطر، یعنی هشدار، البته هشدار نه از بابت ریزش سنگ از کوه و صخره بلکه هشدار این است" خطر هجوم ویروس".
با خود میگویم چرا این ویروس دست از سر این جاده بر نمیدارد، اصلا ویروس چیست که در تابلو اول خبر میدهد" جاده ویروس دارد" و در تابلو دوم میگوید " ویروس را با خود نبرید" و حالا هشدار میدهد که ویروس میخواهد، حمله کند.
حالا اگر ویروس به من که فضایی هستم و از جنس خودشان نیستم، حمله کند چه خاکی به سرم میریزم، به کجا باید پناهنده شوم.
وقتی به حجم انبوهی از مردم که در جاده هستند و به این تابلوها توجهی نمیکنند، نگاه میکنم آرام شده و فکر میکنم این تابلوها از سر دلخوشی رفیق جاده شدهاند همچنان به رانندگی ادامه داده و سرخوش از زیباییها محو تماشای جاده شدهام که به تابلوی" کارگران مشغول کارند" نزدیک شده و میگویم این تابلو حرف خاصی نداشت و صرفا یک تابلو اعلام خبر و اطلاعرسانی بود تا مواظب کارگرانی که در جاده هستند، باشم.
خطر ویروسگرفتگی
یک لحظه مثل برقگرفتهها میشوم، که اشتباه میکنم این تابلوی به ظاهر ساده نیز یک علامت دیگر هم داشت و آن علامت یک ویروس بالای سر کارگران بود. خدایا این چه جادهای است که فقط از ویروس حرف میزند و تماشای زیباییهای جاده را تلخ میکند. با خود میگویم نکند جاده شمال را اشتباهی آمدهام. به دور و بر خود نگاه کرده و میگویم آیا این افراد نیز این تابلوها را میبینند یا تنها به چشم من غیرعادی است. تصمیم میگیرم از یک نفر در جاده بپرسم اوضاع از چه قرار است که با دیدن یک تابلو مثلث شکل اعلام خطر سرجایم میخکوب میشوم نوشته است" خطر ویروسگرفتگی".
آیا ویروسها در کمین ما هستند
یعنی آیا جاده به اشغال ویروسها در آمده است؟ آیا ویروسها در کمین ما هستند؟ پس چرا کسی این تابلوهای هشدار و علائم خطر را نمیبیند، شاید هم میبینند و خودشان را به ندیدن یا نفهمیدن زدهاند. حالا ترس همه وجودم را فراگرفته است. همه تابلوهای راهنمایی و رانندگی به تابلوهای خطر و هشدار ویروس تبدیل شدهاند.
ویروسی که نمیدانم چیست و چه میکند، فقط میدانم بسیار خطرناک است که این همه هشدار و تابلوها بهخاطر آن در جادهها نصب شدهاند.
سفر یعنی خطر
مجبور شدم شیشه خودرو را پایین کشیده و از راننده خودروی کناری میپرسم چه خبر است این همه تابلو و علائم هشداربرای چیست؟ راننده گفت مگر تابلویی که در خروجی شهر نصب شده بود را ندیدی؟ من متعجبانه میگویم کدام تابلو و او جواب میدهد، همان تابلو مثلثی شکل قرمز با علامت خطر که روی آن نوشته بود" سفر یعنی خطر" و من میگویم اگر آن تابلو را میدیدم اصلا به سفر و جاده نمیآمدم ولی شما که آن تابلو را دیدهاید چرا به سفر و جاده آمدهاید و او گفت" ما دیدیم ولی به آن تابلو و سایر تابلوها که در جاده نصب شده بود توجهی نکردیم، برخی از ما شهروندان از جمله خود من آدم بیملاحظهای هستیم".
ایست
همچنان که با راننده در حال حرف زدن بودم که افسر پلیس با دست علامت میدهد و تابلوی هشت ضلعی قرمز رنگ " ایست" را مقابلمان میگیرد.
من می ایستم ولی آن راننده گاز ماشین را گرفته و میرود، فکر میکنم خطایی کردهام که افسر پلیس به من فرمان ایست میدهد. وقتی به دقت به تابلوی " ایست" پلیس راهنمایی و رانندگی نگاه می کنم باز هم علامت ویروس دیده میشود.
افسر جوان از من میخواهد دور زده و بر گردم، او میگوید برای این که بدانی چه خبر است و این همه علائم هشدار برای چیست بهتر است رادیو ماشینت را بازکنی و ببینی در این کره خاکی و بین زمینیان چه خبر است.
رادیو را باز کرده و شبکههای رادیویی را ورق میزنم، انگار رادیو نیز مانند جاده ویروسی شده است، همه شبکهها از یک ویروس حرف میزنند، ویروسی بهنام کرونا. مثل اینکه نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا تخم ویروس پاشیدهاند.
برگردید و در خانه بمانید
حالا افسر راهنمایی و رانندگی تابلوی دوربرگردان را نشانم داده و با اصرار میگوید، برگردید و در خانه بمانید.کرونا ویروس در کمین است در خانه بمانید. تا میتوانید بیرون نیایید و در خانه بمانید و من یاد این ضربالمثل ایرانیها می افتم که میگویند"دوری و دوستی"
حالا که زمین پر از ویروس است، من هم ترجیح میدهم به فضا برگردم به خانهام.به جایی که از آنجا آمدهام. برگردم و در خانه بمانم و تا میتوانم بیرون نیایم ولی هنوز هم نمیدانم چرا ایرانیها با این همه علامت هشدار و خطر و توصیههای امنیتی باز هم برون میآیند و حامل کرونا ویروس میشوند.
انتهای پیام/60020/س
منبع: فارس
کلیدواژه: خبرگزاری فارس فارس آذربایجان شرقی کرونا ویروس آدم فضایی جنگ با کرونا جاده در خانه بمانید هشدار خطر جاده های روستایی تبریز ترک آذربایجان آذربایجان شرقی ایران تهران چین کرونا راهنمایی و رانندگی جاده ویروس خانه بمانید یک تابلو یعنی خطر شکل قرمز ویروس ها نصب شده آمده ام جاده ها روی آن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۳۳۶۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عجایب جدید از ویروس کرونا؛ مردی پس از ۶۱۳ روز بیماری درگذشت!
اخیرا محققان هلندی خبر فوت مردی که ۶۱۳ روز به بیماری کرونا مبتلا بود گزارش کردند. این مرد بهدلیل ابتلا به نقص ایمنی نتوانست بیماری کرونا را شکست دهد.
این مرد ۷۲ ساله هلندی، که نام او فاش نشده است، به نقص ایمنی شدیدی مبتلا بود و سال ۲۰۲۲ گرفتار یکی از گونههای ویروس کرونای اُ-میکرون شد. او پیش از ابتلا چند بار واکسن کوید۱۹ هم زده بود. از همان زمان او هر بار که آزمایش کرونا میداد، مثبت میشد و این بیماری آنقدر ادامه یافت تا سرانجام مرد نگونبخت اکتبر سال گذشته فوت کرد.
بیماری کرونای این مرد ۲۰ ماه طول کشید که طولانیترین مورد در نوع خود بوده است. پزشکان برای کمک به او درمانهای گوناگونی را پیشنهاد داده بودند که متاسفانه هیچکدام فایده نداشت.
سیستم ایمنی بدن او آنقدر قوی نبود تا بتواند با ویروس کرونا مبارزه کند. حتی داروهای پادتن هم بهکارش نیامدند.
بیماران مبتلا به کرونا معمولا پس از گذشت چند روز یا نهایت چند هفته درمان میشوند اما این مرد ۷۲ ساله، ۶۱۳ روز گرفتار این بیماری بود.
محققان در بررسیهای این بیمار متوجه وجود حدود ۵۰ جهش ویروس کرونا در بدن شده بودند. این جهشها توانسته بودند در سیستم ایمنی بدن این مرد اختلال ایجاد کنند که در نهایت جان او را گرفتند.